تکه ای از شعر آب جوهر نقاش
نویسنده : دلیا اسدی
دفتر شعر : یاس بنفش
آب جوهر نقاش چه بود واقعا ؟
هم هنر شد ، هم عشق شد ، هم ابر شد هم بارید
اما شعر که شد و ریگی تشنه و تنها آنرا خواند
پرواز کرد و زیبا ترین سرچشمهی دنیا را که بوسید
زیبا ترین رودخانه جهان به راه افتاد
آن تشنه خاک از آب بهاران سیراب شد
دخترک اما از بوسیدن غبار گلایه داشت
دخترک از شعر چیزی نمی دانست
دخترک اما از بهار هم چیزی نشنیده بود ؟